دیکشنری
داستان آبیدیک
قلع وقمع
english
1
general
::
supplantation
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
قلب نگاری الکتریکی
قلب واقعیت
قلب کردن
قلب کردن سکه
قلبش از سینه داشت خارج می شد
قلبی
قلبی ریوی
قلبی عروقی
قلبی شکل
قلع
قلع آب کاری
قلع خیز
قلع ماده نزاع
قلع نشدنی
قلع و قمع
قلع وقمع
قلع کاری
قلع کردن
قلع کردن ـ قلع
قلعه
قلعه بان
قلعه بن
قلعه پسوه
قلعه دار
قلعه گرد
قلعه نظامی
قلعه کوچک
قلعه کوهستانی
قلل
قلم
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید